سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

وضعیت خطرناک تامین اجتماعی از نگاه مدیرعامل سابق تامین اجتماعی


وبلاگ > حافظی، رحمت اله - بحران در سازمان تامین اجتماعی گریبان مدیرعامل را خواهد گرفت.


با وجود استقراض بیش از بیست هزار میلیارد تومان از بانک رفاه جهت پرداخت های معوق، بالغ بر یک سال تاخیر در پرداخت های تامین اجتماعی به پزشکان، داروخانه ها، آزمایشگاه ها، بیمارستان ها و مراکز فیزیوتراپی سراسر کشور وجود دارد، نارضایتی پرسنل از عملکرد درون سازمانی مدیرعامل از سویی و روابط سرد بین این مجموعه و وزارت بهداشت از سوی دیگر، تهدیدی جدی است که به احتمال بسیار زیاد و حداکثر تا یکماه آینده، مدیرعامل سازمان را به زیر خواهد کشید.


امیدوار هستیم با استفاده از ظرفیت واقعی شرکای اجتماعی سازمان و سه جانبه گرایی، این کشتی رها شده در اقیانوس پر تلاطم و طوفانی سوء مدیریت که چشم امید نیمی از جمعیت آسیب پذیر کشور را به همراه دارد، به ساحل آرامش برسد.



#علی ربیعی همچنان خط نادرست انتصابات دارای تعارض منافع را در پیش رو دارد.


#با این همه بحران بسیاری از مدیران ارشد این سازمان غیر اقتصادی و سیاسی هستند.



کانال؛ نه به عوام فریبی

نامه ی سوم به رئیس جمهور حقوقدان

جناب آقای روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران



سلام علیکم


در نامه ی قبلی به تصمیمات مخرب دولت های قبلی و دولت جنابعالی در انتصابات غیر حقوقی اشاره کردم. در این نامه قصد دارم خدمت حضرتعالی تبعات داخلی و بین المللی برخی از تصمیمات جنابعالی را در انتصابات یادآور شوم.


همانطور که می دانید ؛ مدیریت در دنیا اکنون به دلیل تخصصی بودن امور و الزام به رعایت مبانی حقوقی تغییرات بسیار وسیعی نسبت به چند دهه ی قبل داشته است. همین امر موجب گردیده است که حتی در شاخه هایی نظیر امور بهداشت و درمان؛ انتصابات مقامات اجرایی از مدیریت پزشکی به مدیریت تخصصی بهداشت و درمان و پزشکی اجتماعی و اخیرا اساتید حقوق منجر گردد ؛ بطوریکه حتی در بسیاری از کشورهای اروپایی نیز حقوقدانان به عنوان وزیر بهداشت منصوب می شوند. مع الوصف جنابعالی مستحضر هستید که با وجود تلاش فراوان دولت در تزریق منابع بسیار به بخش درمان' بازهم بدهی های فراوانی برای مملکت به بار آورده است؛ ام الفساد این داستان به اصل تعارض منافع بر می گردد که الحمدالله جنابعالی به طور کامل بر این موضوع اشراف دارید. هم اکنون که صاحب این قلم در حال نگارش این نامه هستم واردات دستگاه های سونوگرافی به کشور شدت گرفته و این موضوع به همراه دادن مجوز به ذینفعان و ناتوانی همیشگی وزارت بهداشت در نظارت بر نحوه ی گرفتن پول از مردم سبب بی انضباطی شدید و تحمیل هزینه های گزاف بر مردم گردیده که متاسفانه همچنان ادامه دارد.

این تنها بخش اندکی از نابسامانی هاست و روزی نیست که در فضای مجازی مردم از این بی انضباطی ها و تحمیل هزینه ننالند. از سویی دیگر به دلیل وجود تعارض منافع در سیستم اجرایی شاهد هستیم که با وجود تزریق ده ها هزار میلیارد تومان در بخش درمان؛ وزیر بهداشت از اجرای قانون تعرفه گزاری خدمات پرستاری سرباز زده و حدود دویست هزار خانوار ایرانی پرستاران از دولت ناراضی اند. 


با این وجود متاسفانه در بحث بیمه ها و نحوه ی اداره ی آن جنابعالی خطاهای بزرگتری را حتی نسبت به دولت های قبلی مرتکب شدید که منجر به تولید ابرچالشی به نام بحران بیمه ها شده است؛ کسری بودجه ی حدود ۴۰ هزار میلیارد تومانی به همراه دریافت چند هزار میلیارد وام بانکی (گرفتن پول با سود از بانک) برای پرداخت حقوق مسمتری بگیران که در دولت جنابعالی به وقوع پیوسته؛ حکایت از نتیجه تصمیمات غیر حقوقی و خلاف اصول مسلم حقوقی جنابعالی دارد. به راستی چرا باید رئیس جمهور حقوق دان ما در انتصابات خود اصل عدم تعارض منافع را لحاظ نکند؟!


جناب آقای رئیس جمهور؛ حضرتعالی به عنوان یک حقوق دان بر تارک اجرایی کشور در حال انجام وظیفه هستید ؛ به عنوان مدعی شایسته سالاری و پرچم دار اصلاح نظام اداری کشور در نگاه تیز صاحب نظران مورد توجه هستید؛ و قطعا تمامی  فتارهای جنابعالی می تواند بیانگر یک کلاس عملی برای همه ی حقوقدانان و دانشجویان جوان باشد.


با این توضیح؛ امروز بنده به عنوان یک دانشجوی حقوق چگونه می توانم برای دوستانم توضیح دهم که شما در انتصابات خود ؛ در حال پیاده کردن اموری هستید که دقیقا خلاف اصول مسلم حقوقی است.

امروز بنده به عنوان یکی از حامیان جنابعالی که از مردم دعوت به اعتماد مجدد به شما کردم؛ چگونه می توانم توجیه کنم و توضیح دهم که با یکی شدن ناظر و مجری قرار است با فساد اداری و مالی مبارزه کنید؟!


جناب آقای روحانی ؛ چرا جنابعالی لایحه ی منع تعارض منافع را زودتر به گردش در نمی آورید؟!


آقای روحانی درست است که وضعیت بغرنج صندوق های بازنشستگی کشور متاثر از عملکرد دولت های پیشین است؛ منتهی نقش دولت حضرتعالی را در تشدید این وضعیت چگونه می توان کتمان کرد که شما از افراد چند شغله؛ دارای منافع شخصی که می تواند بر منافع ملی ارجیت یابد برای اداره ی امور  بازنشستگان استفاده می کنید.


از بعد بین المللی نیز باید توجه داشت که نظام اسلامی ما به عنوان یک مدل سیاسی ؛ از نظر کارآمدی مورد توجه دقیق بدخواهان و خیرخواهان است؛ براستی آیا می توانید بدیلی برای برخی انتصابات خود در سیستم بیمه ای کشور بیابید که البته این به تنهایی مهم نیست؛ منتهی خروجی امر به شکل حضور کشورمان در رتبه ی بد جهانی از نظر فساد اداری و مالی و بحران صندوق های اجتماعی زیبنده ی کشور ما نیست.


استاد عزیز سوای از سیاست؛ واقعیت این است که چرخ اقتصاد بیمه شدگان به سختی می گذرد و گمان نمی کنم که  انتظار بکارگیری اقتصاد دانان مطرح برای کاهش این رنج بی پایان و خطرات متوجه ی معاش بازنشستگان ؛ انتظار نا به جایی باشد.



استاد ارجمند ؛ این مرقومه جهت ثبت در تاریخ نگاشته شده است. امید که پاسخی تاریخی بدهید.



مهدی اسفندیار


کانال؛ نه به عوام فریبی

من با وزیر بهداشت فامیلم؟!

من با وزیر بهداشت فامیلم؟!


در پست قبلی در کانال تلگرامی ، نه به عوام فریبی به شباهت عجیب اجرای طرح تحول سلامت و شباهت شخصیتی وزیر بهداشت با دایی گرامی ام ،اشاره کردم ، اینبار می خواهم به یکی از شباهت های شخصیتی وزیر محترم با خاله ام اشاره کنم.


سال چهارم دبیرستان بودم که عمه ی عزیزم را از دست دادم، خاله ام با مدرسه تماس گرفت و به مدیر مدرسه ام گفت که آقای مهدی اسفندیار ، به دلیل فوت عمه اش، امروز و فردا به مدرسه نخواهد آمد، مدیر مدرسه ضمن ابراز هم دردی، خطاب به خاله ام گفت؛ ظاهرا سرکار خانم ، به جهت تمسخر بنده تماس گرفته اید درسته ؟!



خاله ام که جا خورده بود، گفت ؛ نه چطور مگه ؟!


مدیر در پاسخ گفت؛ آخه آقا مهدی ، الان سه ماهه که مدرسه نمی آیند و بیشتر سر گرم جنگل نوردی و فوتبال و ...هستند، حالا چرا به ما اطلاع می دهید؟!


خاله ی بنده ی خدا که جا خورده بود، عذرخواهی کرد و خلاصه ‌... ما لو رفتیم و.....



حالا اندر حکایت حسن قاضی زاده ی هاشمی این است که اخیرا نامه ای از وزارت مطبوع وی به تمامی مراکز درمانی و دانشگاهی و ..و رفته است که آقای دکتر روازاده مدعی طب اسلامی حق طبابت به مدت یک سال را ندارد...



یکی نیست که به این بنده ی خدا اطلاع بده، روازاده ، الان چند سال است که طبابت نوین را رها کرده و توی بیابان و جنگل دنبال علف های دارویی می گردد...



حال شما مخاطبان عزیز قضاوت کنید که با این همه شباهت رفتاری، دایی و خاله و... بنده با دکتر قاضی زاده، امکان فامیلی بین ما نیست ؟!.





کانال؛ نه به عوام فریبی

دستگاه قضایی وارد بازی بی قاعده ی آقای وزیر نشد.

سال سوم طرح تحول و قاضی زاده هاشمی متعجب از عدم برخورد دستگاه قضایی با منتقدانش بود،منتقدان یک سره از شکست طرح ‌سخن می گفتند، از بد حادثه طیف منتقدان یا مدیران ارشد اجرایی اسبق بودند ‌و یا کارشناسان مسجل و صاحب نام حوزه ی بیمه و اقتصاد سلامت و از آن بدتر تمام علائمی از تحقق پیش بینی های آنها  یکی پس از دیگری بروز می کرد.پزشکیان، مرندی، لنکرانی ، مصری، محجوب و  دستجردی و طریقت منفرد و ... از یکسو و واعظ مهدوی، ایزدخواه، رنانی و بسیاری دیگر از کارشناسان از سوی دیگر طرح را به باد انتقاد گرفتند و با عیان شدن چهره ی لخت این ناقص الخلقه، علی ربیعی، نوبخت ، طیب نیا و سرانجام شخص روحانی به انحای مختلف به منتقدان طرح تبدیل شدند. اما نکته ی جالب اینکه با وجود بروز همه ی علائم غرق شدن نظام درمانی ایران که در قالب رشد فجیع هزینه ها بروز کرده بود ، آقای وزیر منتقدان را دیوانه ، روانی و حسود می نامید و با قیافه ای حق به جانب می گفت؛ تعجب می کنم که چرا دستگاه قضاییه با اینها برخورد نمی کند؟!


با وجود آنکه برخی از منتقدان به دادسراها احضار شدند، منتهی به حدی مستندات وخامت اوضاع این طرح آشکار بود که تماما تبرئه شدند و دستگاه قضایی بهترین عملکرد را در مورد این موضوع برگزید و حق کارشناسان را به رسمیت شناخت.


 اکنون سکوت وهم انگیزی بر کشور حاکم شده و مجریان طرح وحشت زده به غول هزینه ها نگاه می کنند که بدهی دولت به تامین اجتماعی را به ۱۴۰ هزار میلیارد تومان رسانده، حقوق بازنشستگان با تاخیر پرداخت می شود ، حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان بدهی برای دولت در پرداخت به مراکز درمانی به جا مانده و اما سلاح تدبیر به حدی پوسیده و سطحی نگرانه هست که تیرش کمان کرده و گام اول خودش را نشانه گرفته، یعنی محدود کردن ارایه خدمات به دفترچه ی بیمه ی همگانی؟!


سپس اقدام به کاهش تعرفه های سونوگرافی و بیهوشی کرد که در مورد مراکز تصویر برداری به شدت این مراکز نیمه جان را در مخمصه قرار داد؟! 


اما بازهم آقای وزیر ، اشتباهات گذشته و پاشنه ی پایش بر درب نشیندن ها می چرخد، در حالیکه علم اقتصاد سلامت بر تقویت نهادهای بیمه ای و استقرار گایدلاین ها و تدوین پروتکل ها تاکید دارد ، اما اینطور که برداشت اینجانب است، مسئله ی اصلی در وزارت بهداشت ، نشستن افرادی در پشت فرمان نظام سلامت هست که از خودرو فقط گاز و بوق آن را می شناسند...اینبار نیز راه به شدت کج می رود، شگفت از اینکه دولت هم با وجود مشاهده ی وضعیت ناهنجار کنونی و معوقه شدن هرچه بیشتر مطالبات مراکز درمانی و بحران صندوق های بیمه ای ، به این نتیجه نرسیده است که راه طرح تحول سلامت به پرتگاه سقوط و نابودی ختم می شود، آن را متوقف کند.


 توقع می رفت که لااقل آقای وزیر در انتخاب معاونان خود به دامن متخصصین اقتصاد سلامت و پزشکی اجتماعی پناه ببرد، اما دریغ که هنوز این بینش ایجاد نشده که بحران اقتصاد سلامت را باید کارشناسان اقتصاد سلامت حل کنند، نه جراحان و چشم پزشکان... 


اکنون گفتن ها هم فایده ندارد، هشت ماه معوقه حقوق کارکنان و ده ماه معوقه طلب مراکز بخش خصوصی و لغو قراداد مراکز خصوصی با بیمه های پایه و حتی تکمیلی و اعتراضات فرا گیر متخصصین و پرستاران و پیراپزشکان و ... در نهایت محدودیت برای دفترچه های درمانی و .... دیگر کار را به جایی رسانده که اسلحه ی رسانه هم پاسخگو نیست و به قول معروف ، رویم ببین و حالم بدان... 


اما،فرض را بر این بگذارید که اگر دستگاه قضایی کشور وارد بازی بی قاعده ی وزیر بهداشت می شد و با منتقدان برخورد می کرد ، امروز در برابر آنچه در حال نمایش هست چه پاسخی برای افکار عمومی و از همه مهمتر برای اعتبار دستگاه قضا می داشت... امروز صدای ناقوس ورشکستکی این طرح از کران تا کران این خاک،شنیده می شود و دیگر حتی دیدار با شخصیت های مذهبی و سیاسی و...هم پاسخگو نیست،شاید مردانه اش این باشد که با یک عذرخواهی جانانه از این مرکب به گل نشسته پیاده شویم، نه ادعای اشتراک گزاری دست آوردهای این طرح را به جهانیان کنیم ،که دنیا پنجاه سال پیش به اهمیت دانش اقتصاد سلامت و منع تعارض منافع، گایدلاین ها و ... رسیده بود و داشتن بیمه های ورشکسته و بدهی ۱۵۰ هزار میلیاردی به بیمه ها ، مطلوب هیچ ملت و زمامداری نیست.


البته این درس تلخی هست برای همه ی مدیرانی که منتقدان را نپذیرند و به جای راه منطق ، مسیر حذف و شکایت و دادسرا و توهین را در پیش بگیرند.


خدا؟! یا چه می بینیم؟ امروز وزیری از کاهش دستمزدها حمایت می کند که سه سال پیش شاکی کسانی در دادسراها بود که گفته بودند ، دریافتی ها بالاست؟!


لاتلبسوالحق بالباطل و لاتکتموالحق و انتم تعلمون.

هیچگاه حق را با باطل نپوشانید آنهم در حالیکه شما می دانید.


مهدی اسفندیار

کانال؛ نه به عوام فریبی

مردم تاوان می دهند....


طبق گزارشات رسیده شده، مراکز تصوبر برداری بالاخره تنها راهکار خود را عملی کردند و بعضی این مراکز اقدام به فسخ قرارداد با بیمه ها و دیدن بیمار به شکل آزاد کردند ، این مشکل طبق اخبار واصله، شامل حال مردم محروم و نقاط دور از مرکز شده است ، بطور مثال، در پرند که جزو شهرستان های تهران است و منطقه ای کارگر نشین می باشد، روی داده است، مردم بی نوا که باید اکنون حدود دو الی سه میلیون تومان صرفا برای طی یک دوره ی بارداری پرداخت کنند و وزارت بهداشت که به جای پاسخگویی به  مشکلات ایجاد شده فرافکنی را در دستور کار خود قرار داده است و اینها تماما به زیان مردم تمام می شود.


اما چرا مراکز تصویربرداری پزشکی دست به این اقدام زدند ؟!


۱_ قیمت تمام شده تجهیزات تصویر برداری و استهلاک بالای آن ، بطوریکه صرفا قیمت مجوز و دستگاه های ساده ( بدون ام آر آی و سی تی اسکن) و بنا به حدود دو الی سه میلیارد تومان در این مراکز می رسد که بعد از حداکثر ده سال تمامی تجهیزات از رده خارج می شوند...


۲_ عقب ماندگی بیمه ها در اجرای تعهدات که حدود ۳۸ الی ۴۰ درصد درآمد بخش خصوصی از این محل بوده و موجب مطالبات چند صد میلیونی شده است که اقتصاد این مراکز را فلج کرده است


۳_ چالش افزایش هزینه ها که از محل قیمت آب و برق و مالیات و گاز و دستمزد کارکنان و نگهداری تجهیزات و خرید وسایل مصرفی برای آنها ایجاد شده و به جای جبران آن با افرایش تعرفه ها ، کاهش آن در دستور کار وزارت بهداشت قرار گرفته است ؟!


در واقع هم اکنون مراکز تصویر برداری از بین دو راه موجود یکی را انتخاب کرده اند ، تعطیلی یا برهم زدن قرار داد با بیمه ها؟!



حالا سوال اینجاست که چرا وزیر چشم پزشک بهداشت ما، تعرفه های چشم پزشکی را که به گفته ی خودش قرار بود در شروع کار ایشان کاهش یابد ، چند درصدی هم افزایش داده و معاون درمان وی با تخصص قلب ،که می دانست بخش اعظم هزینه های درمانی کشور بخاطر تعرفه های بالای قلب می باشد، از کاهش موثر آن سرباز زده و تمام فشار ها بر مراکز ورشکسته ی تصویربرداری اعمال شده است؟!


اما حکایت به همینجا ختم نشده است بلکه ، وزیر محترم بهداشت مثال شهید حججی را برای رادیولوژیست ها و متخصصین بیهوشی آورده و .... البته این اولین باری نیست که وی از این مثال ها استفاده می کند، سوال اینجاست که آیا در برابر شهید حججی فقط متخصصین بیهوشی و رادیولوژیست ها تعهد دارند؟! تعهد آقای وزیر مولتی میلیاردر چگونه ادا می شود؟! تعهد سایر رشته ها؟! 


اما سوال مهمتر اینکه چرا، چرا مشکلات سیستم درمانی را که به اذعان تمامی کارشناسان به تعارض منافع ختم می شود و نبود گایدلاین ها، رها کرده ایم و از آن مسیر نمی رویم و به جای آن آسمان به ریسمان می بافیم؟!


بله آقای وزیر٬ شهید حججی ها اصلا در وادی شماها سیر نمی کنند، زبانشان، خط شان و تفکرشان و... برای کشور و مملکت فدا و فنا شدن بود، کاش به جای تفکر قاضی زاده ی هاشمی، تقکر شهید حججی بر وزارت بهداشت حاکم بود، تفکری که اگر حاکم بود، این روزگار پرستاران و پیراپزشکان و رادیولوژیست ها و بی هوشی ها نبود، آقای وزیر، مثال شهید حججی را نه یکبار بلکه هزاران بار تکرار کنید ، اما نه برای دیگران، صرفا برای خودتان....و همکاران متنعم از سیاست های وزارت بهداشت.



مهدی اسفندیار

نزاع سخت بین اطبا و تاج پادشاهی

نزاع سخت بین اطبا و تاج پادشاهی

اخیرا جریانی به نام طب اسلامی به راه افتاده است که با استفاده از طب سنتی و دستورات شرعی و برخی از روایات و احادیث و ... سعی دارد تا به ادعایی جامه عمل بپوشاند که به آن رهایی مردم از دست پزشکان و داروی صنعتی و... می گویند ، با تبلیغات وسیع و گرم شدن بازار این طب، واکنش های طب نوین شروع شد و از وزیر و وکیل فارغ التحصیل طب نوین، حملات سختی را به طرفداران طب اسلامی روا داشته اند، اما به راستی سوای از بحث های صنفی و غرض های پول آلودی که می دانیم در پس پوشش حرمت بیمار و حفظ جان بیمار وجود دارد و از بیمار گذشته بحث خدمت به مردم مطرح هست ، اما... بگذریم سوال اینجاست که چرا اکنون در کشور مردم به شدت به خود درمانی روی آورده اند؟!


نمی دانم چرا طرفداران طب نوین که از قضا بنده هم فارغ التحصیل همین گروه بزرگ هستم به جای آسیب شناسی خود به سمت تخریب حریف رفته اند؟!


خود درمانی ، از آن بدتر بی خیال درمان شدن و سر گردانی بین پزشکان مختلف و باز هم بدتر از همه ی اینها مراجعه به فوق تخصص ها برای درمان ساده ترین بیماری ها محصول کدام تفکر و علل است؟!


چالش های مهمی چون، مسیر سخت درمان از نوبت های طولانی، از برخورد های نا مناسب ، از نگاه اقتصادی و کالایی به بیمار تا زیرمیزی و خطای پزشکی و ... کی و چگونه مورد آسیب شناسی قرار گرفته اند که بفهمیم چرا مردم در حال فرار از درمان های نوین هستند و از جمله یکی از بستگان نزدیک که بخاطر همین مراجعه به طب سنتی به شدت آسیب دیده است و اکنون یکجا نشین شده است؟!


فریادهای تخریبی و دعواهای زشت صنفی و تخریب در اذهان عمومی، آمپول زن خواندن پرستاران به عنوان بخش حیاتی مراقبت از بیمار و تاجر خواندن پزشکان توسط پرستاران و ... که شب و روز در رسانه ها مطرح هست، آیا آبرویی و اعتباری برای طب نوین گذاشته است؟! 

یاد داستانی از پهلوی اول افتادم، زمانی که به او انگ خیانت به احمدشاه و برداشتن تاج پادشاهی را زدند، در جواب انگ زنندگان گفت؛ من تاج پادشاهی را از سر احمدشاه بر نداشته ام ، بلکه تاج بر زمین افتاده بود و شاه در فرنگ بود و من تاج را روی سرم گذاشتم؟؟

آیا طب نوین ما، طبابت ما، ارج نهادن به اخلاق پزشکی، عدالت بین رشته ای و .... همه همانی هست که در طب نوین دنیاست.... نه عزیزان، طب نوین در خلل حضور دکتر قریب ها ، پرفسور عدل ها و ... به بیراهه می رود و در خلل حضورش، طب های عجیب و غریب جایگزین شده اند... خودمان را فریب ندهیم.. مردم را عوام فرض نکنیم.




مهدی اسفندیار


کانال ♪ نه به عوام فریبی


@nabeavamfaribi

سخنان تکان دهنده ی مدیر سرشناس دارویی کشور از وخیم صنعت داروسازی کشور

مصاحبه ی تکان دهنده ی دکتر علی منتصری مدیر ارشد صنعت داروسازی با مهدی اسفندیار نویسنده و خبرنگار حوزه ی سلامت ؛

سوال؛ 

چرا با وجود اینکه در چند سال اخیر مدام از ورشکستگی صنعت داروسازی کشور بخاطر عدم پرداخت مطالبات از سوی مراکز درمانی و به طبع شرکت های دارویی صحبت می شود، اما همچنان خوشبختانه این صنعت روی پا هست ؟ صحبت های اخیر دکتر دیناروند در مورد ایجاد خسارت عظیم برای صنعت داروسازی در صورت عدم پرداخت مطالبات تا پایان شهریور تا چه حد جدی هست ؟! چرا پایان شهریور و پایان مهر نه ؟! آیا تعهدات خاصی برای شرکت های دارویی در این مقطع هست؟



پاسخ دکتر علی منتصری ، استاد دانشگاه و مدیر ارشد صنعت داروسازی ایران 


دکتر علی منتصری:

صنعت داروسازی یک صنعت چند بعدی است هر شرکتی اقلام متعددی دارد،  بعضی از شرکتها محدود به دولت جنس می فروشند یعنی با فروش به داروخانه خود را نجات می دهند زیرا داروخانه غالبا مستقیم از مردم پول نقد می گیرد و دارو میدهد، بعضی شرکتها داروهایی با حاشیه سود دارند و با گرفتن وام  و دادن قسمتی از سود خود را نجات می دهند،  ولی هر چه به جلو می رویم تعداد شرکتهای ضرر ده بیشتر می شود و تدریجا خرید مواد اولیه از منابع با کیفیت کمتر می شود و  در نتیجه خیلی از داروها از گردونه تولید خارج و مردم و بیماران دچار مشکل می شوند و مسئول این کمبودها و مرگ میر ناشی از آن دولت است.


شرکتها ناچارند برای ادامه کار حتی گاهی با ضرر ادامه دهند، زیرا اگر نیروهای توانمند خود را از دست بدهند کاملا متلاشی می شوند و  دولت نمی تواند در دراز مدت قاتل مردمش باشد ، لذا شرکتها به این امید که با زیاد شدن مرگ میر ناشی از کمبود دارو دولتها با فشار مردم ناچارند پول دارو را بدهند به کار خود ادامه می دهند زیرا در عمل اعلام ورشکستگی آسان نیست وعواقب وخیمی دارد، زیرا کارخانه داروسازی خونه نیست که خریدار داشته باشد و کسی شرکت زیان ده را نمی خرد و صاحب کارخانه در بهترین شرایط باید آن را تحویل بانک دهد و فرار کند که اینکار اگر اغاز گردد ماراتون ورشکستگی دولت و ملت نامیده می شود که نتیجه آن  تلاشی دولت و ملت است.


اقای دکتر دیناروند متخصص دارو است و اتفاقات را زودتر می بیند ولی مردم عوام و مریض چاره ای جز مردن زود هنگام ندارند.


به جمع ما بیایید در کانال؛ 


نه به عوام فریبی